کد خبر : 53024
تاریخ انتشار : جمعه 1 دی 1402 - 21:32

فرشاد مؤمنی: حفظ اعتبار حماس به خاطر اهتمام به معیشت مردم بود

فرشاد مؤمنی: حفظ اعتبار حماس به خاطر اهتمام به معیشت مردم بود
فرشاد مؤمنی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر زور سرکوب‌شان را بالا ببرند، مسأله حل و فصل می‌شود. ولی اینها حل و فصل‌های مقطعی و موضعی است. حکومت‌گران ما ایده فروپاشی از درون را خیلی باید جدی بگیرند. برای جوان تحصیل‌کرده و بیکار، هزینه فرصت مشارکت فعال در اعتراضات و آشوب‌ها خیلی پایین می‌آید. یعنی جوانی که شما آن را سرخورده می‌کنید، بعد از آن همه سرمایه‌گذاری که جامعه و خانواده‌اش کرده‌اند، به تعبیر عامیانه او دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد.

به گزارش اطلاع با ما به نقل از صاحب خبر، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با تأکید بر اینکه «منافع قدرتمندان و اهداف استیلاجویانه» کلید اصلی مفهومی ماجرای اسرائیل و فلسطین است، گفت: ثبات و امنیت بستری برای انباشت سرمایه‌های اجتماعی و مادی می‌شود، ولی وقتی که شما کتاب «هنر تحریم‌ها» را می‌خوانید، زاویه‌های جدیدی را به روی شما باز می‌کند. شما به فهم آنها و فهماندنش به حکومت‌گران گرامی هم خیلی نیاز دارید. مثلا در آن کتاب می‌گوید هرچقدر سیاست‌های تورمی سنگین‌تر باشد، احساس درد را تا پایین‌ترین لایه‌های اجتماعی جلو می‌برد و احساس تنفر از حکومت را بیشتر می‌کند.

به گزارش خبرنگار جماران، فرشاد مؤمنی در نشست مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد با عنوان «اقتصاد سیاسی جنگ غزه»، گفت: نگاه به هر مسأله‌ای که خصلت انتزاعی داشته باشد، یک نگاه ابتر و بی کفایت است؛ و در این انتزاع، به ویژه اگر به صورت افراطی روی وجوه تبلیغاتی و شعاری تمرکز شود و وجوه استدلالی، منطقی و شواهد در آن جایگاه بایسته‌ای نداشته باشد، ممکن است که اثر معکوس بگذارد.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی افزود: نکته دوم این است که شما بدون آگاهی از وجه اقتصادی آنچه که در خود غزه و روابط بین غزه با فتح و اسرائیل می‌گذرد و در روابطی که بین اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها با کشورهای منطقه می‌گذرد، و بدون آگاهی از نسبت این تحولات با آنچه که در مقیاس جهانی پخت و پز می‌شود، نمی‌توانید یک فهم عالمانه از مسأله پیدا کنید.

رویکردهای هیجانی، شعاری و متکی به مرده‌باد و زنده‌باد، دوام ندارد

وی ادامه داد: نکته سومی که به نظر من خیلی حائز اهمیت و به خصوص برای ایران حاوی درس‌های خیلی بزرگ هست، این است که رویکردهای هیجانی، شعاری و متکی به مرده‌باد و زنده‌باد، دوام ندارد. شما این را از دریچه برخی واکنش‌ها در ماجرای غزه به وضوح دیدید که هرچه سعی می‌شد که هیجان ایجاد شود، نسبت به تجربه‌های گذشته این خیلی ناتوان‌تر و بی‌رمق‌تر بود. اینها درس‌های بسیار مهمی است که ما باید بتوانیم از آن برای بهتر ساختن جامعه خودمان استفاده کنیم؛ و همین طور تلاش برای موفق‌تر پیش بردن اهدافی که این نظم اجتماعی دارد.

مؤمنی تأکید کرد: به نظر من نکته بعدی این است که از جنبه معرفتی، این تجربه نشان داد که حتی اگر پژوهشگرهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بخواهند منحصرا از دریچه خودشان به این مسأله نگاه کنند، بدون تعامل با همدیگر و یک نگاه بین رشته‌ای نمی‌توانند پیچیدگی‌های این مسأله را به درستی درک کنند. من فکر می‌کنم که اگر ما پیوند این مسائل را با وجوه اندیشه‌ای، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نبینیم، درک اقتصادی ما هم درک بسیار ناقصی خواهد بود.

وی اظهار داشت: در این زمینه به نظر می‌رسد برای یک کار جدی عمیق در تراز دانشگاهی ما به سه گروه اسکوپ دیدن این مسأله نیاز داریم. ما به یک مایکرو اسکوپ نیاز داریم؛ که به دل آن محیط برود و مسأله را ببیند. به یک مکرو اسکوپ نیاز داریم که مسأله را در کادر تعاملات منطقه‌ای ببیند؛ و به یک گلوبال اسکوپ نیاز داریم برای اینکه بتواند جایگاه مسأله را در نظام جهانی مورد توجه قرار بدهد. بدون توجه به هرکدام از اینها دید ما بسیار نقص پیدا می‌کند. خود این مسأله می‌تواند درک ما را از بایدها و نبایدهای اقتصادی – اجتماعی خودمان هم ارتقاء بدهد. در واقع باید هنر اصلی ما این باشد که بر فراز زنده‌بادها و مرده‌بادها نسبت خودمان را با این شرایط تعیین کنیم.

«منافع قدرتمندان و اهداف استیلاجویانه» کلید اصلی ماجرای فلسطین است

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با تأکید بر اینکه باید جایگاه این مسأله را در نظام جهانی ببینیم، گفت: اگر از آن دریچه نگاه کنیم، ماجرای اسرائیل و فلسطین هم شبیه خیلی ماجراهای دیگری است که در تجربه تاریخی مشاهده کرده‌ایم. «منافع قدرتمندان و اهداف استیلاجویانه» کلید اصلی مفهومی این ماجرا است. ما در ایران نمی‌توانیم راجع به مسائل‌مان به یک وفاق جمعی دست پیدا کنیم و امیدوارم حکومت گرامی از این تجربه این را بفهمد که از طریق مرده‌باد و زنده‌باد گفتن، دیگر احساسی برانگیخته نمی‌شود.

وی تأکید کرد: ما باید برای جامعه‌ای که بالای 90 درصد آن تحصیل‌کرده و جمعیت دانشگاه دیده آن حدود 20 میلیون نفر است، سبک مواجهه را تغییر بدهیم وگرنه خیلی هزینه خواهیم پرداخت. هزینه‌های حیثیتی و پرستیژی که سر این قضیه پرداخته شد، یک بخش کوچکی از ماجرا خواهد بود.

مؤمنی با اشاره به اینکه قضیه فلسطین از ابتدا تا امروز همان حکایت مستعمره‌سازی و چپاول است، گفت: به عنوان غایت نظام‌های سلطه. صورت‌بندی مسأله از دریچه اقتصاد سیاسی این طوری می‌شود. همه کسانی که در تاریخ اندیشه انسانی و اجتماعی کار کرده‌اند با سه عبارت آشنایی دارند. یکی این است که می‌گویند «جنگ ادامه سیاست است»، یعنی جنگ به صورت خود به خودی اتفاق نمی‌افتد و تصمیم سیاسی است. عبارت دوم این است که «اقتصاد محور و غایت سیاست است». نکته سوم هم این است که می‌گویند بنابراین «جنگ تداوم سیاست اقتصاد محور است». پس هر جایی که دیدید جنگی وجود دارد، شما می‌توانید از این دریچه نگاه کنید.

وی تأکید کرد: وقتی که از منظر نظام سلطه به این پدیده نگاه می‌کنید، می‌بینید که اصل ماجرای اهتمام قدرتمندترها برای اعمال سلطه همیشه وجود داشته ولی این وجود تحت تأثیر طیف متنوعی از عوامل پویایی دارد. آمریکا، انگلیس، روسیه، ژاپن و چین از این نظر هیچ فرقی با هم ندارند که هر وقت جنگی راه می‌انداختند، مسیر تحقق اهداف اقتصادی آنها بود. تعبیر گالبرایت این است که جنگ چند اشکال داشت؛ یکی این بود که بسیار پرهزینه و پرتلفات و دوم اینکه حالت ظالمانه‌اش خیلی عریان بود. بنابراین مسیری که طی کرده‌اند رسیده به اینکه به جای تحمیل جنگ برای رسیدن به اهداف خودشان، سیاست‌های خاص را اعمال کنند.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی یادآور شد: در ربع پایانی قرن بیستم مهمترین ابزار سیاستی که اهداف سلطه‌گرها را در کشورهای در حال توسعه عینیت بخشیده، برنامه تعدیل ساختاری بوده است؛ آمیزه‌ای از «آزادسازی»، «خصوصی‌سازی»، «حذف سوبسیدها»، «تضعیف ارزش پول ملی» و از این قبیل، همه آنچه که آنها می‌خواستند را تأمین می‌کرده است. از نظر من وقتی شما غایت برنامه تعدیل ساختاری را می‌بینید که رکود و تورم با همدیگر فلاکت ایجاد می‌کند و فلاکت هم ناپایداری سیاسی – اجتماعی را پدید می‌آورد، اگر به هر دلیل برنامه تعدیل ساختاری نتواند آن هدف‌ها را برآورده کند، به سراغ تحریم می‌روند.

وی ادامه داد: پس شکل‌ها فرق می‌کند ولی غایت‌ها یکی است. مثلا کتاب ریچارد نفیو به نام «هنر تحریم‌ها» را با دقت بخوانید؛ می‌گوید اگر ما بتوانیم کاری کنیم که حکومت ایران به سمت سیاست‌های تورم‌زا و اشتغال‌زدا برود، همه هدف‌های ما محقق می‌شود. البته وقتی ما از موضع خودمان آن کتاب را می‌خوانیم، یک فرصت پیدا می‌کنیم که فهم خودمان را ارتقاء بدهیم. مثلا ما از دریچه اقتصادی که به حکومت می‌گوییم، به اشتغال اهمیت بده و این بی‌غیرتی راجع به تحمیل تورم‌های سنگین دو رقمی را بس کنید.

ثبات و امنیت بستری برای انباشت سرمایه‌های اجتماعی و مادی می‌شود

مؤمنی تأکید کرد: ثبات و امنیت بستری برای انباشت سرمایه‌های اجتماعی و مادی می‌شود ولی وقتی که شما کتاب «هنر تحریم‌ها» را می‌خوانید، زاویه‌های جدیدی را به روی شما باز می‌کند. شما به فهم آنها و فهماندنش به حکومت‌گران گرامی هم خیلی نیاز دارید. مثلا در آن کتاب می‌گوید هرچقدر سیاست‌های تورمی سنگین‌تر باشد، احساس درد را تا پایین‌ترین لایه‌های اجتماعی جلو می‌برد و احساس تنفر از حکومت را بیشتر می‌کند. این هم زاویه خیلی مهمی است که سیاستگذار باید بفهمد.

حرف‌های شرم‌آور از یعضی مسئولان اقتصادی کشور می‌شنویم

وی افزود: واقعا حرف‌های شرم‌آور از یعضی مسئولان اقتصادی کشور می‌شنویم که گویی بدن‌شان کرخت شده، ذهن‌شان عادت کرده و گویی تورم‌های سنگین، سرنوشت محتوم این جامعه است. وقتی از آن دریچه هم آموزش ببینند، آن وقت حتما فرصتی فراهم می‌شود که بازنگری‌های جدی‌تری کنند.

حکومت‌گران ما ایده فروپاشی از درون را خیلی باید جدی بگیرند

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی یادآور شد: در آن کتاب می‌گوید برای جامعه‌ای که اندازه جمعیت در سنین فعالیتش قابل اعتنا است، بیکاری رابطه مستقیم با ناپایدارسازی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی پیدا می‌کند. بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر زور سرکوب‌شان را بالا ببرند، مسأله حل و فصل می‌شود. ولی اینها حل و فصل‌های مقطعی و موضعی است. حکومت‌گران ما ایده فروپاشی از درون را خیلی باید جدی بگیرند. برای جوان تحصیل‌کرده و بیکار، هزینه فرصت مشارکت فعال در اعتراضات و آشوب‌ها خیلی پایین می‌آید. یعنی جوانی که شما آن را سرخورده می‌کنید، بعد از آن همه سرمایه‌گذاری که جامعه و خانواده‌اش کرده‌اند، به تعبیر عامیانه او دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد.

وی تأکید کرد: از این زاویه که نگاه کنید می‌بینید ماجرای تأسیس اسرائیل از آغاز تا امروز یک پروژه سیاسی بوده است. یعنی یک اراده جدی نظام سلطه برای اینکه یک میخی را در یک منطقه بسیار حساس دنیا بکوبد؛ و مسأله بسیار مهم این است که خشونت و نظامی‌گری پا به پای استثمار بومیان فلسطین، همیشه با همدیگر در جریان بوده است. کتاب «تبار خیزش» با جزئیات و به شکل خیلی عالی این مسیر را توضیح داده که چه طوری اینها مثلا از اصطلاح «اشتغال غیررسمی» یا سیاه استفاده می‌کردند، برای اینکه کمترین دستمزد را بپردازند و هیچ کدام از حقوق انسانی پذیرفته شده در مقابل نامه‌های بین‌الملللی را هم زیر بارش نروند. این فرآیند سرکوب و استثمار کارد را به استخوان فلسطینی‌ها رساند و در معرض واکنش‌هایی قرار داد و انتفاضه اول شکل گرفت.

مؤمنی اظهار داشت: از پیدایش اسرائیل تا امروز هدف کلی همان هدفی است که همیشه ایادی استعمار علیه بومی‌ها به کار می‌برند؛ فقیر کردن مردم و توسعه نیافتگی سرزمین. اما در مرحله اول که از 1967 آغاز شد، تصورشان این بود که بهره‌کشی از نیروی کار فلسطینی کار اسرائیل را به سامان می‌کند. انتفاضه اول را که مشاهده کردند، تصمیم به جداسازی اقتصاد فلسطینی‌ها از اقتصاد اسرائیلی‌ها گرفتند. بلافاصله بعد از آن پیمان اسلو بود که از دلش دو کشور فلسطینی و اسرائیلی پخت و پز شده بود. بنابراین، راهبرد اسرائیلی‌ها تغییر کرد و فقیرسازی مردم و کنترل کامل ورود و خروج همه چیز به منطقه فلسطینی نشین را به بهانه شهرک‌سازی راه انداختند. دستاورد این رویکرد دوم اسرائیلی‌ها، انتفاضه دوم بود.

وی افزود: دوره سوم از نقطه عطف 2006 شروع شد و اسرائیلی‌ها راهبردشان را گذاشتند روی اینکه «تفرقه بنداز و حکومت کن». بنابراین استراتژی که آنها از 2006 دنبال کردند، تلاش برای جداسازی اهالی غزه از کرانه باختری نشینان بود و ظهور حماس محاسبه‌های آنها را به هم ریخت. کلید بحث این بود که انتخابات گذاشتند و کل اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها هم گفتند که ما فقط یک نماینده برای فلسطین می‌شناسیم و آن هم تشکیلات خود گردان است. گروهی از آدم‌های آرمان‌خواه غزه در رقابت انتخاباتی شعار مخالفت شدید با اسلو را دادند و نزدیک به اتفاق آراء حماسی‌ها برنده شدند و از آن نقطه است که وارد مرحله چهارم می‌شویم که تا امروز ادامه دارد.

اسرائیلی‌ها خشن‌ترین و وحشیانه‌ترین سرکوب‌ها و تحریم‌ها علیه حماس را در دستور کار قرار دادند

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: در این مرحله چهارم اسرائیلی‌ها انصافا خشن‌ترین و وحشیانه‌ترین سرکوب‌ها و تحریم‌ها را با هم علیه حماس در دستور کار قرار دادند. مثلا وقتی حماس حساب و کتابش را با فتح هم جدا کرد، آنها سرکوب و تحریم را اضافه کردند و تمام اهالی غزه را از سراسر منطقه به خود غزه برگرداندند و اینها معیشت مردم غزه را جدی گرفتند. شما خوب می‌فهمید که این چقدر برای حکومت ما درس دارد؛ که متأسفانه راجع به همه چیز فکر می‌کند الّا معیشت مردم.

حماس اگر توانست اعتبار، نفوذ و حیثیتش را حفظ کند، به خاطر این است که اهتمام اصلی‌اش معیشت مردمش بود

وی تأکید کرد: حماس اگر توانست اعتبار، نفوذ و حیثیتش را حفظ کند، به خاطر این است که اهتمام اصلی‌اش معیشت مردمش بود و به همین دلیل مردم با او هستند. در همین جریان جنگ اخیر غزه محمود عباس و اطرافیان او به رسانه‌ها و سازمان‌های بین‌المللی می‌گفتند حواس‌تان باشد که حماس و غزه کل فلسطینی‌ها نیستند. چون اینها به خاطر مظلومیت‌شان اعتباری بسیار فراتر از جنبش فتح هم پیدا کردند. اینها امروز دارند پروژه جدیدی را دنبال می‌کنند که قله استیصال اسرائیلی‌ها را به نمایش می‌گذارد.

مؤمنی اظهار داشت: اینها پروژه انتقال کل فلسطینی‌ها به صحرای سینا را دنبال می‌کنند. برای اینکه مصر را به این پروژه متقاعد کنند، پیشنهاد کردند که کل بدهی‌های خارجی مصر را خواهند بخشید؛ که معادل 168 میلیارد دلار است. اینکه چه شرکت سرمایه‌ای چنین ماجرایی را پیشنهاد کردند یک ماجرا دارد و اینکه چرا مصر این را نپذیرفت هم برای خودش چندین ماجرا دارد. الآن مصر دارد سالیانه 55 میلیارد دلار بابت اصل و فرع بدهی‌اش می‌پردازد و این بدهی دارد بزرگ‌تر هم می‌شود. در این زمینه کتاب خانم سوزان جرج با عنوان «وام دام توسعه‌نیافتگی» را با دقت بخوانید و واقعا عبرت‌آموزی‌های خارق‌العاده‌ای می‌تواند برای ما هم داشته باشد.

وی گفت: در دامنه جهانی که مسأله را نگاه می‌کنید، خیلی چیزهای دیگر پیش می‌آید. مسأله منازعه هژمونیک بین آمریکا و چین و جایگاه و مأموریت‌هایی که در قرن بیست و یکم از این دریچه برای اسرائیل در نظر گرفته شده بود و رابطه جنگ غزه با کریدور هند به اروپا که در برابر ابتکار کمربند و راه چینی‌ها طراحی شده، باب بحث بسیار سازنده و روشنگری را باز می‌کند؛ و به خصوص برای کسانی که رشته آنها اقتصاد است، خیلی افتخارآمیزتر است چون می‌فهمند که اگر وجه اقتصادی را در این ماجراها وارد نکنی، اصلا نمی‌توانی بفهمی که اول و آخر قضیه چطوری است. مثل نخ تسبیح می‌ماند که همه فعل و انفعالات را به همدیگر مربوط می‌کند.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: از این دریچه که وارد شوید، به نظر من یک وجه خیلی مهم دیگر هم هست که وجه اندیشه‌ای ماجرا است. جذابیت‌هایی که در وجه اندیشه‌ای ماجرا وجود دارد، اصلا کمتر از وجوه اقتصاد سیاسی آن نیست. اگر ما بخواهیم رشد پیدا کنیم و قادر باشیم نسبت خودمان را با همه مسائل، عالمانه تعریف کنیم، توجه به این قضیه هم خیلی اهمیت دارد. در بحبحه جنگ غزه بایدن عبارتی را به کار برد که هزار معنا داشت ولی چون متأسفانه نظام تبلیغاتی ما بیشتر از وجوه اندیشه‌ای و تحلیلی به وجوه احساسی و زنده‌باد و مرده‌باد توجه می‌کند، این رویکرد باب ارتقاء فهم را می‌بندد.

وی یادآور شد: وقتی به بایدن گفتند تو داری از همه رؤسای جمهور قبلی آمریکا افراطی‌تر برای اسرائیل سینه چاک می‌دهی، یکی از عبارت‌های کلیدی که او به کار برد این بود که گفت من یک مسیحی صهیونیست هستم. چه رابطه‌ای بین یهودی بودن، اسرائیلی بودن و صهیونیست بودن وجود دارد؟ استدلال بایدن این بود که گفت من برای شما به وضوح می‌گویم که لازم نیست برای صهیونیست بودن حتما یهودی باشی. این یک فرقه دست‌سازی از راست‌های افراطی هستند که جلد مذهب به خودشان گرفته‌اند.

مؤمنی ادامه داد: با کمال تأسف ما نشانه‌هایش را در این سرزمین گرامی کم نداریم. تاریخ این سرزمین گرامی را هم که بخوانید خیلی برای شما درس‌های بزرگ دارد. همیشه راست‌های افراطی حرف‌های غیرعادی و رادیکال می‌زنند. در دوره ملی شدن نفت به اینها «توده نفتی» می‌گفتند. یعنی از انگلیس پول می‌گرفتند و شعارهای رادیکال‌تر از مارکسیست‌ها می‌دادند. اگر بخواهید پشت پرده آن را خوب متوجه شوید، کتاب «سیاست خارجی شاه و آمریکا» نوشته مارک گازیوروسکی را بخوانید؛ خیلی کمک می‌کند که تحت تأثیر گردوخاک‌ها ادعاها قرار نگیرید و نگاه توسعه‌ای به مسائل داشته باشید.

وی تأکید کرد: کسانی که از افراطی‌گری دینی تبعیت می‌کنند، همزمان از ایدئولوژی بازار آزاد به همان اندازه از افراط استفاده می‌کنند و از صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی در تقدیس برنامه تعدیل ساختاری جدی‌تر هستند. نکته کلیدی که در این زمینه وجود دارد این است که اگر آنها را متوجه شوید، مسائل دور ایران را هم بهتر می‌توانید بفهمید. مثلا افراطی‌ترین حرف‌ها علیه اسرائیل را در منطقه ما اردوغان زد ولی مخالفانش گفتن چرا نقش پشت جبهه را برای اسرائیل بازی می‌کنی؟ نمی‌شود همه چیز را با ادعا پذیرفت.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی افزود: از دریچه آن می‌توانید بفهمید عربستان دارد در منطقه چه کار می‌کند. چطور می‌شود که یک سلفی افراطی دگردیسی‌هایی پیدا می‌کند که شاید دو هزار سال زمان لازم داشت؟ من اسم کارهایی که اردوغان و بن سلمان انجام می‌دهند را «میان‌تهی سازی اعتبار اسلام در منطقه خاورمیانه» گذاشته‌ام. مثلا استراتژی بن سلمان در مصوبه‌های اخیری که اعلام کرده این است که ماجرای خانه خدا از جایگاه خودش به یک جاذبه توریستی تنزل پیدا کند.

نمی‌شود شعار ضد صهیونیستی بدهید، ولی سیاست‌های تعدیل ساختاری را دنبال کنید

وی گفت: از آن دریچه می‌توانید به حکومت‌گران گرامی ایران بگویید که نمی‌شود شعار ضد صهیونیستی بدهید ولی سیاست‌های تعدیل ساختاری را دنبال کنید. بعد هم که می‌گوییم این چه کاری است که می‌کنید؟ می‌گویند این ربطی به برنامه تعدیل ساختاری ندارد. از این دریچه حتی گونه‌های خاصی از اسلام که در اروپا ترویج می‌شود را هم می‌توانید خوب شناسایی کنید؛ یک اسلام نمایشی تو خالی که فقط به ظواهر اهمیت می‌دهد ولی در خلوت آن کارهای دیگر می‌کند. از دل اسلامی که اینها ترویج می‌دهند، سلفی‌گری بیرون می‌آید و دوباره ابزار نظام سلطه می‌شوند.

راه نجات ما این است که علم‌محوری، تولید فناورانه‌محوری و عدالت‌محوری را شاقول کنیم

مؤمنی افزود: راه نجات ما این است که علم‌محوری، تولید فناورانه‌محوری و عدالت‌محوری را شاقول کنیم و از حکومت‌گران هم از این زاویه حساب‌کشی کنیم. نمی‌شود شما ادعا کنید که ضد امپریالیسم و ضد صهیونیسم هستم و بعد تمام بازارهای ایران را از طریق افراط در واردات، به آنها می‌سپاری و این همه منابع بین نسلی کشور صرف این می‌شود که جوانان ما آموزش ببینند و چون تو از طریق افراط در واردات اشتغال آنها را هدیه کرده‌ای به کسانی که به آنها استکبار جهانی می‌گویی، جوانان را سرخورده می‌کنی که به سمت اعتیاد و خودکشی بروند و یا با سرخوردگی از ایران بروند.

با دلالی، چاپلوس‌محوری و سفله‌پروری نمی‌شود توان اقتصادی و اجتماعی پیدا کرد

وی در پایان تأکید کرد: حکومت‌گران گرامی نیت‌شان خوب است، اما خیلی ضعیف هستند. ان شاء الله بتوانیم کمک کنیم که بنیه تحلیلی و قاعده‌گذاری هم در کشور ما رشد کند و برآیند همه اینها این بشود که ما هم بتوانیم نسبت خودمان را با اولویت‌های داخلی بهتر تعریف کنیم و هم بتوانیم جایگاه شایسته‌تری در نظام بین‌المللی داشته باشیم. با دلالی، چاپلوس‌محوری و سفله‌پروری نمی‌شود توان اقتصادی و اجتماعی پیدا کرد. با آزادی، خلاقیت، تولید فناورانه و عدالت‌محوری است که می‌شود احساس عزت ایجاد کرد؛ اگر آن طور شد حقوق خودمان را هم بهتر می‌توانیم استیفا کنیم.

برچسب ها :حماس ، فرشاد مؤمنی

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.