اشتباه محاسباتی جبهه مقاومت درباره سقوط نتانیاهو
بازیگری نتانیاهو در بحران ها
به گزارش اطلاع با ما بازیگری نتانیاهو در بحران ها – امیدنثاری: رسانههای ما محاکمه بنیامین نتانیاهو را غالباً به یک روایت کلیشهای و سیاه و سفید مبنی بر اینکه قرار است نتیجه نسل کشی ها و اقداماتش را به زودی ببیند، تقلیل می دهند. اما واقعیت موجود چند لایه و پیچیده تر ست.
مهمترین اشتباه محاسباتی جبهه مقاومت از ابتدای هفت اکتبر، ترسیم کنشهای خود براساس کنار رفتن نتانیاهو بود. هر هفته و هر ماه منتظر بودند بعد از یک حمله موشکی یا تأخیر در آزاد شدن گروگانها، مردم و احزاب سیاسی نتانیاهو را برکنار کنند تا ورق برگردد و محیط بازی عوض شود.
نیاز به درک واقعبینانهای از شخصیت نتانیاهو سوای نسلکشی او وجود دارد. توانایی سخنوری بالا و قدرتی کمنظیر در ائتلافسازی چه در داخل اسرائیل چه در صحنه بینالمللی دارد. توانایی تشخیص فوقالعادهای در استفاده از کوچکترین فرصتها دارد و به خوبی میداند چه زمانی به قواعد بینالمللی پایبند باشد و چه زمانی آنها را نادیده بگیرد. به شکل هوشمندانهای کوچکترین تهدیدها را تبدیل به فرصتهای بزرگ میکند. اهدافش واضح و روشن و تابآوری سیاسی بالایی دارد. دست کم گرفتن چنین فردی، راهبردها را همان ابتدای کار عقیم میکند.
نتانیاهو هر دو دوره ترامپ و بایدن را تجربه کرده و به خوبی توانست با هر دو کار کند. اوج هنرمندی او دیدار همزمان با بایدن و ترامپ قبل از انتخابات اخیر آمریکا بود. با وجودی که همه انتظار داشتند بعد از این دیدار توافق با حماس را امضا کند، اما او فصل جدیدی از اقدامات خود از ترور هنیه تا نصرا… را رقم زد. معنی اقدامات او این است که چراغ سبز را هم از بایدن گرفت هم از ترامپ. حالا ترامپ برای اهداف خاورمیانهای خود نیاز به نتانیاهو دارد، فصل برداشت محصول هر دو سیاستمدار زمان ورود ترامپ به کاخ سفید رقم میخورد. شخصیت خودشیفته ترامپ نیاز به ترسیم سیمایی قدرتمند و در عین حال صلحطلب دارد. نتانیاهو فیلمنامه چنین تصویر باشکوهی از ترامپ را قبلاً نوشته و در ازای آن تثبیت دستاوردهای خودش از ترامپ را میخواهد. حتی اگر افکار عمومی اسرائیل نتواند پس از هفت اکتبر نتانیاهو را ببخشد، اما تا اینجا به خوبی توانست نظر حزب لیکود را به عنوان اینکه او همچنان یک گزینه قدرتمند است، جلب کند. نتانیاهو در سیاست اسرائیل ریشه دوانده و هنوز زمان افولش فرا نرسیده است.
از سوی دیگر، مناطق خاکستری و سیاه درگیری به سرعت در حال تغییر و رسیدن به مرزهای ایران است. اگر در داخل کشور گفتمان سیاسی و امنیتی به صورت اساسی بر مبنای مشارکت مردم و همه گروهها و نهادها تغییر و نوسازی نشود، زمینه (http://t.me/EsfandiarKhodaee)انتقال منطقه سیاه درگیری به داخل کشور آسانتر خواهد بود. در شرایط کنونی نه میتوان روی روسیه حساب کرد و نه تشکیل پروکسی از اتباع میتواند امنیت را تضمین کند. تشکیل چنین پروکسیهایی شکاف بین مردم و حاکمیت را تشدید میکند. کارآمدترین گزینه، سرمایهگذاری روی مردم و مخصوصاً طبقه متوسط است. طبقه متوسط جدید هم موتور توسعه، هم قویترین پتانسیل برای امنیت کشور است. بزرگترین زنگ خطر برای امنیت کشور تضعیف، ریزش و مهاجرت طبقه متوسط است.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0