نقشه پیچیده محور غربی-عبری-ترکی برای براندازی سوریه؛ مقاومت در برابر بحران چندوجهی
به گزارش اطلاع با ما ، نقشه پیچیده محور غربی: وقتی تروریستها حملات خود را آغاز کردند، برخی هدف را قطع M5 میدانستند، با پیشروی، محاصره حلب تصور شد، سپس سقوط حلب.
اکنون آنها به دروازههای حماه رسیدهاند. حماه پایگاه اصلی است و سقوط آن به معنای حرکت به سمت حمصی است که در شرایط عادی نیز به دلیل حضور عمیق تکفیریها، به سختی پایدار است.
خطرناکتر از حرکت به حمص اما دور زدن حمص از چپ و راست به سمت مصیاف و کارخانجات راهبردی آن، تدمر و القصیر و حرکت به سمت دمشق است. اهدافی که مستقیما هر کدام شریانهای حیاتی حزب الله هستند.
همزمان تحرکات ارتش ترکیه مشاهده شده، قسد با همکاری آمریکا به دنبال زدن شرق فرات است. شرایط جنوب نیز مانند همیشه ناپایدار بوده و هر آن امکان حرکت تروریستها و صهیونیستها در جنوب سوریه وجود دارد. البته تجمع مقاومت نیز در جنوب وجود دارد.
موارد فوق نشان می دهد که ما با طرح آپدیت شده برای براندازی سوریه با ابزار تروریسم مواجه هستیم؛ اینبار محور غربی – عبری – ترکی پیشتاز و محور عربی نقش پلیس خوب را با پیشنهادات سخاوتمندانه! خود ایفا میکند.
اما نقش همپیمانان چیست؟ در این بخش شاید کمی علنی تر صحبت کنیم اما باید چالش ها و سختی های میدان را دانست تا قضاوت ناجوانمردانه نکنیم.
مطابق طراحی صورت گرفته، برنامهای تدوین شده است. در مرحله اول، مرزهای عراق و سوریه بسته شده تا ارتباط دو طرفه تروریستها قطع گردد. سپس نیروهای سوری به خطوط تزریق شده و با تشکیل خط دفاعی، پیشروی تروریستها را کند و سپس متوقف کنند. در مرحله سوم حملات سنگین و پرحجم هوایی سوری – روسی آغاز گردیده تا توان دشمن تحلیل رود. در مرحله آخر با رسیدن نیروهای مقاومت و طراحی عملیات، ضدحملات بزرگ تا مرز ترکیه آغاز شود.
اکنون همه مراحل فوق در حال اجرا است اما سختی هایی وجود دارد.
اولاً هر چند مرز مسدود شده اما نیروهای عراقی به تعداد کافی نرسیده اند، هم سطح سیاسی در بغداد مانع است و هم برخی گروههای مقاومت معتقدند باید در عراق ماند و مانع از حملات رژیم، شورش داخلی تروریستها و یا ورود آنها از سوریه به عراق شد.
ثانیاً رسیدن نیروها و سازماندهی آن ها و ایجاد طرح های عملیاتی، زمان بر است و این مستلزم مقاومت سوری ها است. سعی شد از ظرفیت قسد استفاده شود که ناموفق بود.
ثالثاً با توجه به احتمال شعله ور شدن جنوب، شرق و شمال، لزوم باقی ماندن نیروها و یا تزریق نیروهای جدید برای پیشگیری از باز شدن جبهات جدید الزامی است.
رابعاً نقش روسها مهم است. تعداد هواپیماها در حمیمیم کم است و روس که خود در اوکراین درگیری زیادی دارد، امکان حضور گسترده ندارد اما باز هم حضور دارد و تجهیزاتی به سمت حمص و دمشق ارسال کرده است. اینبار مهم تر از پشتیبانی هوایی روس از نیروهای زمینی، بستن آسمان سوریه به روی هواگردهای ترکی، آمریکایی، اسرائیلی است که مستلزم ریسک کرملین است.
این وضعیت روس، باعث شده تا دمشق درخواست رسمی ارسال تجهیزات نظامی به تهران دهد. جمهوری اسلامی ایران حداکثر از 5 شب پیش به دنبال ارسال تجهیزات است، حتی تجهیزاتی که روس امکان ارسال ندارد مانند بمب های هوشمند و نقطه زن یاسین. ما به دنبال اعزام نیرو هم هستیم و اگر لازم باشد در صورت تشدید بحران، اعزام به سبک سال 94 بزودی اجرا می شود اما معضل اصلی وجود دارد: بسته بودن راهها.
از مسیر هوایی، دشمن صهیونی حضور فعال دارد و اجازه فرود به هواپیماهای ما نمیدهد. در سطح زمینی نیز آمریکا و باز هم اسرائیل علناً حضور داشته و با وقاحت به دنبال زدن کاروان های مقاومت هستند. البته برای جمهوری اسلامی که در میانه طوفان الاقصی، دست رزمندگان غزه را خالی نگذاشته، ارسال به سوریه کاملا ممکن اما پیچیده و زمان بر است. زمان، کلید اصلی است.
خامساً، یکی از مشکلات سوریه از سال 402، نبود فرماندهی منسجم است. انتصاب سرتیپ سهیل حسن و همچنین حضور سردار غفاری در راستای رفع این معضل است.
سادساً، جیش سوری نیز توانسته خطی تشکیل دهد و فعلا به دنبال کند کردن پیشروی دشمن با ممانعت از تثبیت مواضع توسط تروریستهاست. به هر روی دشمن عِده و عُده بیشتری داشته، با روحیه بیشتری جنگیده و تاکتیکهای جدیدی علی الخصوص با استفاده از کوادهای فرانسوی دارد. ارتش سوری نیز روحیه پایین تر و چالش های اقتصادی و … دارد. دستور افزایش 50 درصدی حقوق ارتشیان نیز در راستای رفع این معضل است. چالشها زیاد است و باید تک به تک آن ها را رفع کرد.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0