دیوار کشیِ مرزهای افغانستان توسط همسایگان، رهاورد حاکمیت تمامیت خواهان، اشغالگران و طالبان بر ساکنان
به گزارش اطلاع با ما ، دیوار کشیِ مرزهای افغانستان: امان الله دهقان فرد – ایجاد دردسرهای متوالیِ داخلی و بین المللی. انسداد حقوق اساسی، سیاسی و اجتماعیِ اقوامِ ساکن در مناطق آبایی و زادگاهی. اعلام ممنوعیت عِلم آموزی و محرومیت آموزشی دختران و زنان در مقاطع تحصیلیِ غیر ابتدایی و خودداری از شریک ساختن اکثریت صاحب نظران، اندیشمندان و پیروان مذاهب، بویژه محبان اهل البیت کرام و پیروان امیرمؤمنان، در ساز و کارهای دولتی و حکومت داری.
-جا دادنِ پوششی به سران گروه های مشهور و معروف تروریستی. تعامل پشت پرده با اعضا و فرماندهان دست داشته در اقدامات همسو با اهداف و برنامه های باند قاتلِ صهیونیستی و چشم بستنِ عمدی روی تولید، توزیع و ارسال مواد مخدرِ افیونی به سرزمین های پیرامونی و دیگر بلاد جهانی.
-و مواردی دیگر از همین قبیل موضوعاتِ مشکل زای درونی، بیرونی و منطقه ای، روی هم رفته موجب گردیده تا زنگ «پایانیِ» خطرات و مخاطرات «واقعی» در تمام کشورهای هم مرز با این همسایه ی مشکل زایِ شرقی بصدا در آمده و همگان را به این نتیجه رسانیده که با ایجاد کمربندهای امنیتی، حصارکشی، احداث خاکریز، حفر کانال و یا سایر موانع ایذایی در جدار مرزی، از منافع ملی و منابع اقتصادی، جمعیتی و فرهنگی شان محافظت نمایند. در ادامه یادآور می شود:
*۱)-* اینکه ساکنان حاضر در داخل مرزهای افغانستان، مردمانی مسلمان، محروم و سخت کوش بوده. طی چند دهه ی گذشته همواره مورد ظلم و ستمِ مستمر حاکمان و اشغالگران قرار گرفته. اخلاق انسانی، رسم جوانمردی و آداب همسایگی اقتضا می کند که از هر گونه کمک و مساعدت به آن ها مضایقه نکرده. تا سرحد امکان، زمینه ی مراودات کاری و تجاری و ترددات فردی و خانوادگی به مناطق مرزی و عُمقی را فراهم نموده و تا زمان استقرار دولتی «فراگیر» و حل مشکلات عدیده ی «همه گیرِ» قبلی، از فشار بر آن ها پرهیز گردیده و..، امری کاملا عقلانی و وجدانی است. در عین حال اما هنگامی که بعینه مشاهده می شود انبوه این معضلات با گذرِ زمان نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه همواره روندی افزایشی و تساعدی پیدا نموده، امنیت و آسایش همسایگان، تحت تاثیر فعالیت و عملیات گروه های تروریستی، روز به روز کاهش یافته و دولتی «پاسخگو» نیز در آنسوی سرحدات بوجود نیامده و..، بایستی حق بدهیم تا آنان برای محافظت از امنیت و آرمان های ملی مردمانِ خود، اقدام به حصارکشی و موارد مشابه نمایند.
*۲)-* در حال حاضر و بر اساس تصمیم درست و تصویب بموقعِ مقامات ارشد سیاسی، نظامی و امنیتی نظام ج.ا، «طرح» انسداد مرز هزار کیلومتری با افغانستان آغاز و علی رغم علم و اطلاع نسبت به بروز برخی مشکلات برای مرزنشینان و مراودات دو ملتِ دارای مشترکات هزاران ساله، همزبان و مسلمان، لکن بالاجبار، چنین اقدام ناخواسته ای را در دستور کارِ عملیاتی قرار داده اند. عین همین اتفاق قبلا توسط مسئولان پاکستان و در بخش هایی از سرحدات مشترکِ آنان بانجام رسیده و طی روزهای گذشته نیز با تصویب «*مسئولان عالی رتبه ی سازمان امنیت جمعی*» و «*دبیران کشورهای مشترکالمنافع*» مقرر گردیده کمربند شدید و جدید امنیتی در تمام مرزهای تعلقی و ترددی احداث گردد.
*۳)-* علت اساسی برای محصور نمودن مرزهای افغانستان و انسداد سرحدات آن توسط همه ی همسایگان، تنها خودکامگیِ سران پیشین و پسینِ طالبان، قتل عام ساکنان، محدودیت های زبانی و مذهبی برای مردمان و انجام دیگر اَعمال مجرمانه و از سویی ترس، واهمه و فرار اقوام و جوانان از دست ایشان نبوده، البته دلایل عینی و مشهودتری، علاوه بر موارد قبلی، همچنین طیف وسیعی از جرم و جنایات سازمان یافته ی دیگری نیز وجود دارد که نه تنها ربطی به امروز و دیروز نداشته بلکه از چندین دهه قبل به این سو تداوم یافته و روی هم رفته موجب شده تا همگان به این تصمیم سختگیرانه و محدود کننده نائل گردند. از جمله:
-حضور دائمیِ گروه های وحشت آفرین، تکفیری و سلفیِ آموزش دیده و نیروهای مسلح شده توسط سرویس های اطلاعاتی درونی، پیرامونی، بیرونی و بین المللی همچون القائده، جیش الظلم، سپاه صحابه، داعش و دیگر مجموعه های مشابه ارهابی.
-وجود صدها باند خطرناک داخلی و خارجیِ مرتبط با کاشت و برداشتِ نخستین و خانمان سوزترین ماده ی «تخدیری» و معرفی این نقطه ی جغرافیایی بعنوان اولین تولید کننده ی رسمی در کارگاه های مخفی و آشکار تبدیلی و فرستنده ی صدها هزار تُن محصولات مخدر جانبی، آنهم در سطح جهانی.
-عبور سازمان یافته، برنامه ریزی شده و غیرقانونیِ میلیون ها تبعه ی پیر و جوان از نقاط مرزیِ همسایگان آنهم با هماهنگی قبلیِ قاچاقچیان انسانی و البته ورود پوششیِ عوامل تروریستی و خرابکاران امنیتی و اجتماعی در بلاد پیرامونی و دیگر ممالک غربی و شرقی.
فراموش نکنیم)-* ساختار جغرافیای سرزمینیِ افغانستان، بصورت خود بخودی و در همین شرایط عادی نیز!، محصور در کوه ها، دره ها و موانع طبیعی بوده و علاوه بر دسترسی نداشتن به آب های آزاد و دریاهای بین المللی همچنین دارای اختلافات عدیده ی مذهبی، قومی، تاریخی و قبیله ای داخلی است. «حصارکشیِ» مرزها توسط همسایگان و ایجاد موانع مصنوعی اطراف آن قطعا معضلات جدیدی را برای همگان بوجود خواهد آورد و زمینه را جهت جابجایی بیشتر ساکنان فراهم می نماید. بر همین اساس به نظر می رسد نخبگان، دلسوزان و دلدادگان به آن آب و خاک، بایستی هر چه زودتر برای رهانیدن زادگاه بزرگ، تاریخی و تمدنی شان از این اوضاع «تاسف زا» و حاکمان حقیقتا «سر به هوا»! و تامین امنیت، آرامش و آسایش جمعی و بازآفرینی آبروی همگانی در منظر و مرئای جهانیان «فکری اساسی» و «اقدامی بنیادی» صورت دهند. ان شاءالله.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0