نه دیپلماسی عزّتمندانهای در کار است، نه کرامت ملّت ایران پشیزی اهمیت دارد
به گزارش اطلاع با ما ، نه دیپلماسی عزّتمندانهای در کار است: پریسا نصرآبادی – سخنگوی وزارت خارجهی ایران خبر نشست ایران و تروئیکای اروپایی (انگلیس، آلمان و فرانسه) ظرف چند روز آینده را تأیید کرده است.
بنا به گفتهی ایشان، برگزاری این نشست در نیویورک برنامهریزی شده است؛ اما در نیویورک طبعأ اروپاییها صحبتی از صدور قطعنامهی ضدّایرانی شورای حکام به میان نیاورده بودهاند.
این که ایران نشست ژنو را دستکم به طور موقّت معلّق نکرده و همچنان اصرار دارد به اروپایی که جوهر قطعنامهاش علیه ایران خشک نشده باج بدهد، حاکی از این است که ایران مصرّ است تبدیل به «کارت بازی اروپا» شود و این را به هزار زبان بیان میکند که هیچ وزنی در تحوّلات اساسی جاری در نظام بینالملل برای خودش قائل نیست.
نه دیپلماسی عزّتمندانهای در کار است، نه کرامت ملّت ایران پشیزی اهمیت دارد، نه ظاهراً محور مقاومتی که زیر آتشبار شریک منطقهای آمریکا و اروپاست، محلّی از اعراب دارد؛ بهویژه حزبالله که تنهاست، تنهاتر میشود.
۲- طبق اظهارات سخنگوی و.ا.خ ایران، این گفتگوها قرار است از موضوعات منطقهای و بینالمللی آغاز شود و نه از مسألهی هستهای ایران!
در واقع با توجه به این که آمریکا صراحتاً اعلام کرده که به برجام هستهای باز نخواهد گشت و باید مذاکرات تازهای حول پروندهی هستهای ایران شکل بگیرد، اروپا نیز بنا دارد که گفتگوها با ایران را حول مسائل منطقهای از سر بگیرد.
به عبارت روشنتر، برجام منطقهای بر برجام هستهای مقدّم خواهد بود و احتمالاً اروپا به نتیجه رسیدن برجام منطقهای با ایران را به پیششرط برجام هستهای و هر اقدامی برای رفع نسبی تحریمها بدل خواهد کرد.
معنای برجام منطقهای در شرایط کنونی نیز، همراه کردن ایران برای تحمیل توافق آتشبس به حزبالله و تلاش برای خلع سلاح آن، پایین کشیدن فتیلهی نیروهای مقاومت در عراق، سوریه و یمن، سوق دادن ایران به سوی پذیرش داوطلبانهی تحدید بُرد موشکهای خود، و متعهّد کردن ایران به عدم همکاری و مراوده حول تولید و انتقال تسلیحات به روسیه و نظایر اینها خواهد بود.
۳- محسن رضایی به درستی اشاره کرده که یکی از اهداف صدور قطعنامهی ضدّ ایرانی در شورای حکام که به ابتکار تروئیکای اروپایی به تصویب رسید، بدل کردن ایران به کارت بازی در دست اروپا برای مواجهه با آمریکای ترامپ است. اروپا میخواهد در مسألهی اوکراین ترامپ را وادار کند که همچنان با پروژهی مشترک آمریکای بایدن و اروپا همراهی کند و جنگ اوکراین را به سرعت به پایان نرساند؛ چرا که چنین اقدامی بیبروبرگرد روسیه را پیروز این نبرد خواهد کرد و اروپا بیش از پیش در مقابل روسیه ضعیف میشود. لذا اروپا ایران را زیر گلوی ترامپ قرار میدهد که اگر در فقرهی اوکراین همپای اروپا نماند، اروپا نیز رویکردی در قبال ایران در پیش میگیرد که خوشایند و مطلوب آمریکا نخواهد بود.
۴- سیاست متوهّمانهی «ایجاد شکاف میان اروپا و آمریکا» که از جدّیترین و مهلکترین خطاهای شناختی و ادراکی رایج در دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی ایران است، از وضعیت پیشآمده بسیار ذوقزده شده و آماده است که در نقش یک کارت بازی و ابزار فشار بر دولت آمریکا، در دست اروپا قرار بگیرد و از این نزدیکی به اروپا احساس امنیت میکند. این وجد زایدالوصف تا آنجا پیش میرود که حاضر است در این مسیر، چرخشها و واروهای عجیبی بزند تا در فرایند «اعتمادسازی یکجانبه با اروپا»، به ابزار قابل اعتمادتری بدل شود.
۵- قطعنامهی شورای حکام که با پیشنهاد و مجاهدت تروئیکای اروپایی و همراهی آمریکا علیه ایران به تصویب رسید، چراغ سبزی به رژیم اسرائیل برای حملهی موثّر به تأسیسات هستهای ایران است. قطعنامهای که عملکرد ایران را خارج از چارچوب تعهّداتاش به تصویر کشیده و انگارهی برساختهی «ایران به مثابه یک خطر منطقهای» را برجسته ساخته است، هم چون چک سفیدی در دستان رژیم جنایتکار اسرائیل است که ایران را خطر وجودی خود اعلام کرده و همزمان سیگنالهای ضعف و احتراز را از تهران دریافت کرده است.
بنابراین در کنار دغدغهی هستهای شدن ایران، فضا را مساعد میبیند که با زدن ضربهای سنگین و ناگهانی به تأسیسات هستهای ایران، حتیالامکان بتواند در مذاکرات لبنان، وضعیت سوریه و کنشگری نیروهای مقاومت، ارادهی خود را غالب کند.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0