کد خبر : 10127
تاریخ انتشار : پنجشنبه 30 شهریور 1402 - 10:31

«حیدربابایه سلام» شاهکار‌ شهریار در ادبیات ترکی

«حیدربابایه سلام» شاهکار‌ شهریار در ادبیات ترکی
منظومهٔ «حیدربابایه سلام» از شاهکار‌های ادبیات منظومِ ترکی در ایران و جهان به‌شمار می‌آید که به چندین زبان در دنیا ترجمه شده‌است.

به گزارش اطلاع با ما به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، سید محمدحسین بهجت‌تبریزی فرزند میرآقا خشگنابی، متخلص به «شهریار» یکی از شاعران دورهٔ معاصر بود.

استاد شهریار بعداز داستان نافرجام عشقی اش و خاطرهٔ پارک بهجت آبادِ تهران و خوابی‌که براین مبنا می‌بیند، نام‌خانوادگی‌اش را از «خشگنابی» به «بهجت‌تبریزی» تغییر می‌دهد.

استاد شهریار در خواب مشاهده می‌کند که فردی که او را دوست دارد غفلتاً در استخر پارک بهجت‌آباد می‌افتد و شهریار هم به‌دنبالش به زیر آب می‌رود؛ ولی اثری از یار نمی‌یابد و در قعرِ استخر، سنگی به‌دستش می‌افتد و زمانی‌که سنگ را بیرون می‌آورد مانند گوهر درخشانی دنیا را همچون آفتاب، روشن می‌کند و می‌شنود که از اطراف می‌گویند: «گوهر شب‌چراغ را یافته‌است.» و این‌گونه تعبیر می‌کند که این «گوهر شب‌چراغ» مرا از عشق مجازی به عشق حقیقی می‌رساند.

استاد شهریار، یکی‌از نامدارترین و تأثیرگذارترین شاعران ایرانی است که شعر‌هایی مانند «علی‌ای همای رحمت»، «حالا چرا؟»، «هذیان دل» و منظومهٔ ترکیِ «حیدربابایه سلام» از معروف‌ترین آثارش در میان دوست‌داران و مخاطبانش هستند و در واقع می‌توان گفت که منظومهٔ «حیدربابایه سلام» از شاهکار‌های ادبیات منظومِ ترکی در ایران و جهان به‌شمار می‌آید که به چندین زبان در دنیا ترجمه شده‌است.

شراره خشگنابی، برادرزادهٔ استاد شهریار با بیان خاطره‌ای از او، بیان کرد: زمانی‌که هنرجوی نقاشی و خوشنویسی بودم، استاد شهریار خطاب به‌من فرمودند: «برای هنرمندشدن در هر هنری باید دوره آکادمیک آن هنر را بگذرانی، شاگردی کنی و به‌خوبی بیاموزی و ماهر شوی؛ اما بعد‌از آن، باید با استفاده از آموخته‌هایت، سبک خودت راخلق کنی؛ مثلاً بعد‌از این‌که تکنیک‌های طراحی و نقاشی را به‌خوبی آموختی، اگر قصد طراحیِ سیبی را داری یا حتی بتوانی چهرهٔ من را به‌زیبایی بکِشی، کار خاصی نکرده‌ای؛ چون نقاش ازل (خداوند) من و همهٔ مخلوقاتش را به‌زیبایی نقاشی کرده‌است، آن‌هم به‌صورت سه‌بعدی و شما فقط با این کار مهارت و توانایی قلمت را به‌رُخ می‌کشی، ولی هنری خلق نمی‌کنی. همان‌طورکه من شاگردیِ حافظ و سعدی را کردم و بعد در شعرهایم به استقبال غزل‌های حافظ و شعر‌های سعدی رفتم، ولی از آن‌ها گذر کردم و مکتب خودم [مکتب شهریار] را ابداع کردم و اگرچه شعر نیمایی نوشتم، اما به سبک خودم نوشتم که در شعر «ای‌وای مادرم» یا شعرِ «پیام به انیشتین» کاملاً مشخص است که سبکم، معرف و امضای من است، اینجاست که تفاوت شاعر و هنرمندِ واقعی، از بقیه دیده می‌شود.»

برادرزادهٔ استاد شهریار دربارهٔ ترجمه منظومهٔ ترکیِ «حیدربابایه سلام» گفت: منظومهٔ «حیدربابایه سلام» سرودهٔ استاد شهریار، به چندین زبان دنیا ترجمه شده‌است و به‌ زبان فارسی نیز، چه‌ به‌صورت منثور و چه‌ به‌صورت منظوم ترجمه‌هایی صورت گرفته‌است؛ بااینکه برای همهٔ این ترجمه‌ها بسیار احترام قائلم؛ اما باید بپذیریم که احساس، ترجمه‌شدنی نیست، این مسئله، هرگونه متنِ ادبی را شامل می‌شود؛ البته دربارهٔ منظومهٔ حیدربابایه سلام و چند شعر دیگرِ ترکیِ استادشهریار، ترجمه‌ای وجود دارد که می‌توان گفت، این ترجمه به احساسِ زبان اصلی‌اش، نزدیک‌تر است و آن ترجمهٔ زیبا و حتی منظومِ آقای «مهندس حسن شادبه» است.

ایشان ادیبی اصفهانی هستند و فقط به‌خاطر عشق به استادشهریار و علاقه به‌زبان ترکی، این زبان را به‌خوبی می‌آموزند و منظومهٔ حیدربابایه سلام و چند شعر دیگر از استاد شهریار را به‌زیبایی ترجمه می‌کنند که البته تأکید می‌کنم، احساسش به زبان اصلی نزدیک‌تراست؛ ولی نه صددرصد!

شراره خشگنابی تصریح کرد: اگر بخواهم دربارهٔ منظومهٔ حیدربابایه سلام، صحبتی بکنم، می‌توانم بگویم اگر در خواندن این شعر، به هر زبانی! چه به‌زبان ترکی و چه ترجمه‌ها کمی در روندِ شعر دقت کنیم، متوجهِ ترتیبِ گذر فصل‌ها می‌شویم؛ به‌صورتی‌که بخش آغازین این منظومه با صدای رعدوبرق و صدای آبشار‌ها و صف‌کشیدن دختران روستایی برای دیدن صدای آب و زیباییِ طبیعت، شروع می‌شود که نمایانگرِ فصل بهار است و استاد شهریار هرماه از هر فصلی را به‌ترتیب، آیین‌ها و رسوم آن منطقه را با خاطره‌گویی به‌تصویر می‌کشد و با خاطره‌ای از شخصیت‌های اقوام، معلم و دوستان دوران کودکی‌اش یا هم‌روستایی‌ها از یاد و معرفی آن‌ها غافل نمی‌شود و او در این‌میان آرزو‌ها و غبطه هایش را بیان می‌کند و واقعیت‌های زندگی را نصحیت وار می‌گوید؛ گویا به آیندگان پیام می‌دهد. شهریار با توصیف تصویرگونه و بیان خاطره‌ها، گویا تغییر فصل‌ها و گذر زمان و عمر را گوشزد می‌کند. برای مثال درمورد پاییز و شب یلدا و مراسمش می‌گوید، پس از آن با ننه‌سرما زمستان را بیان می‌کند و سپس با به‌تصویرکشیدنِ خاطره‌های چهارشنبه‌سوری و مراسم شب عید، نوید نوروز و بهاری دیگر را می‌دهد. منظومهٔ شاهکار حیدربابایه‌سلام، با بهار آغاز و با شروع بهاری دیگر به پایان می‌رسد؛ به‌مانندِ عمرمان.

شراره خشگنابی، دربارهٔ خوشنویسیِ شعر‌ها به‌ویژه شعر‌های استاد شهریار گفت: همان‌طور که در اول صحبتم خدمتتان عرض کردم، من قبلاً در خوشنویسی و در رشته‌های دیگر هنری فعالیت داشتم. باید بگویم یکی از مهم‌ترین مسئله‌ها انتخاب شعر از منابع مطمئن است، چه‌برای خوشنویسی، چه برای به‌تصویرکشیدن بخشی از یک‌شعر یا استفاده از شعر‌ها در هنر‌های نمایشی و بقیهٔ فعالیت‌ها. حیف است هنرمندی بر روی شعری کار کند، بی‌نهایت زحمت بکشد و نورچشمش را بگذارد؛ ولی منبع انتخابش، فضای مجازی یا وبگاه‌های اینترنتی باشد یا حتی کتاب‌های نامعتبر. دوستی خوشنویس که البته هنوز شناخته‌شده نیست، زحمت کشیده و بیتی از استاد شهریار را خوشنویسی و تذهیب کرده بودند، اما متأسفانه شعر اشتباه بود. این دوست عزیز به‌جای انتخاب شعر از دیوان شهریار، به وبگاهی در اینترنت بسنده کرده بود و همهٔ زحمت‌ها و زمان‌هایی که صرف کرده بود و نور چشمی که گذاشته بود شوربختانه به‌هدر رفت؛ البته دیوان شهریار که بعد از فوتشان چاپ شده، اشتباه زیاد دارد؛ ولی بسیار کم‌خطاتر از صفحه‌های فضای مجازی و وبگاه‌ها است و اشعاری که در این فضا‌ها به‌جعل منتشر می‌شود، در دیوان شاعران نیست. به‌همین‌دلیل، خواهش می‌کنم از فضای مجازی و وبگاه‌هایی مانند «گنجور» که متأسفانه معتبر هم به‌نظر می‌رسد برای انتخاب اشعار چه فارسی و چه ترکی استفاده نشود.

برادرزادهٔ استاد شهریار دربارهٔ حساسیتش به درستیِ شعر‌ها و بیان و نگارش صحیح آن‌ها افزود: برخی از افراد می‌گویند: «چرا به‌این مسئله حساس هستید؟» در جواب این عزیزان باید بگویم، من ویراستار و مصحح هستم و طبیعی است که به این موضوع حساس و دقیق باشم، چراکه با واژه‌ها و نشانه‌ها و … سروکار دارم. بر این باورم که هنرمند خوشنویس یا نقاش یا هر گرایشی که با شعر و متن مربوط است، باید معنی شعر ومفهوم متن را بداند و متوجه صحیح‌بودن شعر یا متنی که انتخاب می‌کند باشد. برای مثال، بیتی از استاد شهریار را می‌گویم: «گروهِ کودکان، سرگشتهٔ چرخ‌وفلک بازی/ من از بازیِ این چرخِ فلک، سر در گریبانم» که «چرخ‌وفلک» در شعر با «چرخِ فلک» در آن، دو موضوع متفاوت‌اند که متأسفانه در جایی دیدم که به‌اشتباه هر دو را چرخ‌وفلک نوشته‌اند. اگر کسی معناو مفهوم شعر را درک کند، متوجه این‌گونه خطا‌ها می‌شود.

مهم‌ترین مسئله این‌است که باید دغدغه‌مند باشیم و آثاری صحیح و بی‌نقص و عاری‌از دروغ، برای آیندگان به‌ارث بگذاریم. ما در مقابل آثار هنرمندان و انتقال صحیح شان به آیندگان، بسیار مسئولیم.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.