کد خبر : 160228
تاریخ انتشار : یکشنبه 18 آذر 1403 - 21:17

اسد چگونه اردوغان را کیش و مات کرد!؟

اسد چگونه اردوغان را کیش و مات کرد!؟
باید در مورد سوریه و تحولات آن بسیار نوشت و ماجرای این کشور به این سرعت به پایان نخواهد رسید و ما در ابتدای بازی‌ قدرت و جنگ و درگیری در سرزمین شام هستیم.

به گزارش اطلاع با ما ، اسد چگونه اردوغان را کیش و مات کرد-بامداد امروز سرانجام پس از 11 روز پر خبر و حادثه، بدون آنکه ارتش سوریه بخواهد در برابر تروریست‌های تکفیری ترک‌تبار مقاومت کند، با ترک کشور توسط بشار الاسد و دستور فرماندهان زرخرید به حساب ارتش سوریه به یگان‌ها و نیروهای عملیاتی، تروریست‌های القاعده وارد دمشق شدند تا سوریه که 14 سال پیش یکی از امن‌ترین و زیباترین کشورهای منطقه بود، به ناامن‌ترین و بدترین کشور منطقه تبدیل شود. ورود تروریست‌ها به دمشق نشان داد که یک همسایه بد، تا چه اندازه می‌تواند ویرانگر باشد؛ همسایه‌هایی که اگر حواسمان نباشد هر خیانت و جنایتی از آن‌ها سر می‌زند، از صدام گرفته تا اردوغان و سرکرده‌های برخی کشورک‌های منطقه‌ای در این دسته می‌گنجند.

باید در مورد سوریه و تحولات آن بسیار نوشت و ماجرای این کشور به این سرعت به پایان نخواهد رسید و ما در ابتدای بازی‌ قدرت و جنگ و درگیری در سرزمین شام هستیم. اسد با ترک سوریه و خالی کردن میدان به تروریست‌های اردوغانی همه را کیش و مات کرد، حتی خود اردوغان را؛ شاید برای بسیاری این نکته‌ای عجیب و غیرقابل توجیه باشد، شاید برای گروهی دیگر این هم یک توجیه است! اما اگر نگاهی به کنه ماجرا داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که اسد با خالی کردن کشور و دادن سوریه به دست عناصر تکفیری و تروریستی، نه تنها جامعه سوریه را با واقعیتی جدید (هر چند به صورت موقت) مواجه کرد، بلکه در عرصه جهانی نیز دنیا با یک واقعیت جدید روبه‌رو شده است.

در طول چند روز گذشته سران اخوانی حاکم بر ترکیه بارها گفتند که ما «دست دوستی به سمت اسد دراز کردیم، اما او آن را پس زد» و هر کسی که نداند و نفهمد، در این زمینه رئیس جمهور سابق سوریه را مقصر می‌داند! اردوغان می‌دانست دارد چه می‌کند و اسد هم می‌دانست که باید چه کاری را انجام ندهد. از دو سال پیش، با وساطت روس‌ها و با هدایت سرویس امنیتی سوریه و وزارت دفاع (در واقع ارتش) این کشور و البته بدون اطلاع ایران، سوری‌ها شروع کردند به برقراری تماس با دولت ترکیه؛ هر یک از طرفین شروطی برای مذاکره داشت و اهداف هر کدام هم متفاوت بود. اسد به دنبال پایان جنگ و درگیری در سوریه و برقراری دوباره امنیت در سوریه بود و اردوغان نیز می‌خواست به هر شکل ممکن از بلایی که درست کرده، نجات پیدا کند.

برای اردوغان، تنها راه نجات این بود که با دولت سوریه به توافقی برسد که طی آن یک دولت ترکیبی (متشکل از تروریست‌های که وابسته به ترکیه بودند) تشکیل شود و قانون اساسی هم به نحوی تغییر کند. اردوغان به شدت بر این مساله تاکید می‌کرد، در حالی که در رسانه‌ها همواره داد و بیداد می‌کرد که دنبال بازگرداندن آنچه که او «آواره‌ها» می‌خواند به سوریه است. اما اسد با این خواسته به شدت مخالفت کرد و حتی تا روز آخر هم با این خواسته مخالفت کرد و با این مخالفت خود، عملا اردوغان و سیستم سیاسی و امنیتی او را کیش و مات کرد. در واقع، اردوغان تا آخرین لحظات هم امیدوار بود که با بشار اسد به عنوان رئیس جمهور سوریه در این زمینه به یک توافق برسد.

اما حقیقت موضوع چه بود؟ چرا ما اردوغان را به عنوان یک منافقِ دروغگوی شارلاتان می‌شناسیم؟ واقعیت امر این است که اردوغان دنبال این بود که با نوعی توافق با بشار الاسد به عنوان دولت مستقر و قانونی سوریه و با آوردن تروریست‌های تکفیری که در لیست گروه‌های تروریستی سازمان ملل قرار داشتند، برای آن‌ها «مشروعیت» بخرد؛ او به خوبی می‌دانست که هیچ کشوری در جهان به سادگی حاضر نیست تروریست‌های چندملیتی را که سوابق آتش زدن و سر بریدن آن‌ها همچنان در ذهن مردم جهان برقرار است در هر شرایط دیگری به عنوان یک گروه مشروع سیاسی در سوریه قالب کرده و جا بیندازد. اسد هم به خوبی از هدف و نیت اردوغان خبر داشت و در برابر این خواسته با تمام توان مقاومت کرد، در واقع او می‌دانست که با پذیرش و مشروعیت دادن به عناصری که ریشه در آنکارا دارند، دیگر جایی در دمشق و سوریه نخواهد داشت، به همین دلیل نپذیرفت.

این موضوعی بود که به شدت اردوغان را برآشفت؛ پس از تخلیه حماه و در حالی که تروریست‌ها در شمال حمص حضور داشتند در نشست دوحه هاکان فیدان به عنوان مراد تروریست‌های چندملیتی بیانیه‌ای را با ایران و روسیه امضا کرد که طی آن قرار شد میان «معارضان مشروع» و «دولت سوریه» مذاکره صورت بگیرد؛ در واقع اردوغان تا آخرین لحظه هم امیدوار بود که با اسد به یک معامله دست پیدا کرده و تروریست‌های تکفیری را به دست او «مشروعیت» بخشید و «سفیدشویی» کند. اما مخالفت بشار اسد با این درخواست و تصمیم به پایان دان به حضور در قدرت و دادن سوریه به دست تروریست‌های وابسته به ترکیه؛ امروز اردوغان و رژیم او را در بد مخمصه‌ای انداخته است….

اردوغان و وزیر امور خارجه‌اش که روز یک‌شنبه و پس از ترک دمشق توسط اسد او را به بدترین عناوین مورد خطاب قرار دادند، منافق‌هایی هستند که فقط با یک نگاه عمیق و چندلایه به اصل ماجرا می‌شود به واقعیت آن‌ها پی برد. آن‌ها امروز اسد را یک فرد «بد» خطاب کردند که «دست دراز شده ترکیه» را رد کرد، اما اگر اسد «بد» بود، پس چرا شما با او وارد مذاکرات دوساله شدید؟ اگر اسد بد بود، چرا دو سال تلاش کردید تا او در قدرت بماند و آن را با مزدوران و عناصر شما شریک شود؟ اگر بد بود، چرا بارها با وزیر دفاع، وزیر خارجه و مسوول امنیتی اسد دیدار کردید؟ اگر بد بود چرا با او خواستید در مورد کردهای حاکم بر شمال و شرق سوریه به توافق برسید؟ پس اسد خوب بود؛ اگر خواسته‌ها و سیاست‌های شما را قبول می‌کرد و می‌پذیرفت خوب بود…

پس اگر آدم خوبی بود، چرا ده‌ها هزار تروریست تکفیری با اکثریت ترک‌ را به ناگهان وارد سوریه کرده و این کشور را به مرکزی برای تروریست‌های چندملیتی با سوابق بسیار خطرناک تبدیل کردید؟ این همه نفاق و دورویی فقط از جماعت اخوانیِ انگلیسی‌مسلک بر می‌آید که غرب آسیا را با این اقدامات خود به ناامن‌ترین روزهایش رساندند. بله، بشار اسد به اردوغان اجازه نداد که به تروریست‌ها از طریق او مشروعیت بدهد، اجازه نداد که امروز تروریست‌ها به عنوان بخشی از ساختار قدرت، سوریه را به عنوان مرکز نفوذ و حضور ترکیه تبدیل کنند، بلکه با عدم توافق خود سوریه را کشوری اشغال شده توسط تروریست‌های وابسته به ترکیه تبدیل کرده که همه مسوولیت‌های آن بر گردن ترک‌ها است.

امروز سوریه به مأمن تروریست‌های تکفیری تبدیل شده که سازمان ملل آن‌ها را گروه‌های «تروریستی» می‌نامد و به این سادگی‌ها نیز از این لیست خارج نخواهند شد. تروریست‌هایی که تا پیش از این به عنوان جبهه النصره بودند و با تغییر نام به «تحریرالشام» تلاش کردند با عوض کردن پوست، واقعیت خود را هم تغییر دهند اما این کارها هیچ فایده‌ای نداشت و ندارد. اسد با ترک سوریه، اجازه نداد تا به او بگویند برای ماندن در قدرت گزینه جنگ را انتخاب کرد، هر چند که اگر این گزینه را انتخاب می‌کرد متحدانی داشت که او را دوباره کمک کنند، ولی فهمید که باید سوری‌ها را با واقعیت جدیدی بنام «القاعده» و تفکرات «وهابیت» آشنا کند تا شاید قدر نعمت بدانند.

همانگونه که این روزها مردم لیبی فانوس به دست در به در دنبال سرهنگ قذافی می‌گردند و اگر امروز سیف الاسلام فرزند سرهنگ کاندیدای هر انتخاباتی شود بدون شک رای خواهد آورد، فردای سوریه نیز به همین شکل خواهد بود. سوریه کشوری خاص با ویژگی‌های خاص است. حتی در دوره عثمانی نیز وضعیت جمعیتی و دینی آن تغییر نکرد، اما امروز باید با واقعیت‌های جدیدی کنار آمد. اردوغان نه می‌تواند آنچه را که مدعی بود در سوریه اجرایی کند و نه تروریست‌هایش توانایی این کار را دارند، مدیریت کردن کشوری با ویژگی‌های جمعیتی و دینی سوریه، کار القاعده و حتی فاشیسم اخوانی – ترکی اردوغان نیست. سوریه در ابتدای بحران به سر می‌برد…

برچسب ها :اردوغان ، اسد

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.