کد خبر : 133136
تاریخ انتشار : پنجشنبه 15 شهریور 1403 - 14:37

بخش اول

پاسخ اختصاری به نظریاتِ نوشتاریِ آقای سعدالله زارعی و سایر همسویان، راجع به موضوعات مرتبط با اتباع و افغانستان!

پاسخ اختصاری به نظریاتِ نوشتاریِ آقای سعدالله زارعی و سایر همسویان، راجع به موضوعات مرتبط با اتباع و افغانستان!
اخیرا یادداشتی ۲۰ بندی! زیر عنوان :«درباره موج جدید افغانی هراسی»!، به اسم آقای سعدالله زارعی، از نویسندگان موسسه ی کیهان، تنظیم و بازنشر گردیده که...

به گزارش اطلاع با ما اتباع و افغانستان!- امان الله دهقان فرد* اخیرا یادداشتی ۲۰ بندی! زیر عنوان :«درباره موج جدید افغانی هراسی»!، به اسم آقای سعدالله زارعی، از نویسندگان موسسه ی کیهان، تنظیم و بازنشر گردیده که با توجه به «برداشت ناصحیح» و «ابراز نظریاتِ غیردقیقِ» متوالی و نادیده انگاریِ «خطرات» و «مخاطرات» اقتصادی و امنیتی و تغییرات و تاثیرات اساسیِ بوجود آمده در بافت های مذهبی و جمعیتی از طریق مهاجران عمدتا «غیرمجاز» افغانستانی و تداوم سیاست «تطهیر نمایی» از موجودیت گروهک شِبه نظامی طالبان و.. توسط وی و سایر همسویان و همگویانِ رسانه ای ایشان، نکاتی را جهت تنویر افکار هموطنان و علاقمندان به این موضوع حقیقتا چالش زای درون و برون مرزی، تقدیم می نماییم.

 

*۱)-* گر چه تمام مفاد «توافق دوحه» بین عناصر اطلاعاتی، نظامی و سیاسی آمریکا با همکاران موجودشان در رأس مرکزیت و حاکمیت طالبان، تعمدا منتشر نگردیده و همچنان محرمانه باقی مانده، در عین حال اما تحویل کامل قدرت، آنهم بدون مقاومت نظامی، انتظامی و تامینی، باقی گذاری میلیاردها دلار سلاح سبک و سنگینِ روزآمد غربی، انتقال هفتگی ده ها میلیون دلار اسکناس نقد به کابل و عوامل قندهاری، بستن تمام مراکز امدادی و کمک رسانی و مدارس آموزشی و مجامع علمیِ مربوط به ج.ا.ایران و کوچانیدن اجباریِ مخالفان قومی و زبانی و یا سازماندهی شده ی دستگاهیِ میلیون ها نفوس افغانستانی بهمراه موارد متعدد آشکار دیگر، گویای عمق تفاهمات و کُنهِ توافقات گذشته، حال و آینده خواهد بود.

*۲)-* تعداد اتباعی که بصورت احتمالا سازمان یافته و «مجردی» وارد کشور شده اند نه تنها دقیقا مشخص نبوده بلکه با توجه به اینکه اکثریت قریب باتفاق آنان از یک قومیت خاص با گرایش های شدید اعتقادی، روحیات قبیله ای و مخالف با فرآیندهای مذهب رسمیِ کشور بوده و هستند، طبعا زیان های متعددی نیز بدنبال داشته و دارند.

*۳)-* هیچ فردِ بااطلاع و کارشناسی تا الان مدعی نشده که :«هم اکنون سه میلیون عضو ارتش سابق افغانستان در ایران حضور دارند»!. و به احتمال زیاد این گزاره از تلقینات شخص نویسنده برای انحراف دیگر واقعیت های صحنه و میدان است. اینکه اما اکثریت مهاجرین فعلی و قبلی، بنوعی در جنگ با اشغالگران خارجی و یا در منازعات و درگیری های داخلی، با گروه های شبه نظامیِ قومی و منطقه ای مشارکت داشته و از فنون مربوطه برخوردار هستند، امری کاملا مستند و غیرقابل خدشه است.

*۴)-* برخلاف نظر نگارنده ی مذکور، اتفاقا ورود اتباع افغانستان، طی سه سال پس از حاکمیت مجدد طالبان، مخصوصا اولین ماه های اشغال!، بیش از دو برابر گردیده و خروج دا‌وطلبانه ی آنان به کم ترین میزان طی چند دهه ی گذشته رسیده است!.

*۵)-* «خاستگاه»عملی و «خواسته»های واقعیِ جریاناتی همچون طالبانِ پاکستان«تی تی پی» با داعش خراسان و اندیشه های ریشه ای ملانمایانِ فعلا حاکم بر افغانستان، قطعا از یک آبشخور فکری، اعتقادی و مذهبی نشأت گرفته و همه ی آن ها بشکلی «دست ساخته»ی چند سازمان اطلاعاتی و جاسوسیِ پیرامونی و فرانقطه ای، با اهدافی واحد بوده و هستند!.

اخبار مرتبط:درباره موج جدید افغانی هراسی این روزها

*۶)-* درون مایه ی اعتقادی و مذهبیِ سران و مؤسسانِ اصلی و اولیه ی پشت و رویِ پرده ی طالبان، پیرامون ایران، شیعیان و مسلمانانِ سایر نقاط جهان، دقیقا همان مواردی است که بصورت گاه و بیگاه از زبان و بیان برخی فرماندهان تربیت یافته و پرورش پیدا کرده در مدارس دینی و مراکز آموزشی و انتحاریِ آنان بیرون می آید!. گر چه همین موارد قبلا هم در قتل عام مظلومانه ی شهدای دیپلمات و موارد مشابه، ظهور و بروز عینی یافته است!.

*۷)-* مقایسه کردن وضعیت مهاجرانِ «رسمیت داشته»ی حاضر در خُرده کشورک هایی همچون امارات، قطر و کویت و یا عربستان، آنهم با میلیون ها اتباع «بی هویتِ» استقرار یافته در ایران، با توجه به سختگیری های معمولِ دیگر بلاد نسبت به آنان، نه تنها «قیاس مع الفارق»بوده بلکه حاکی از عدم اطلاع و اشراف ایشان بر تفاوت های موجود بین آن «مهاجر پذیریِ» رسمی و این «مهاجم ریزیِ» فصلی و دائمی است!.

*۸)-* «محمود هوتکی» معروف به «محمود افغان»، جنایتکار مشهور، قاتل صدها هزار نفر از هموطنان و فرمانده ی لشکریان مهاجم به خاک پاک ایران، دقیقا از بنیانگذاران حاکمیت پشتونان و جدّ اعلای همین قبیله ی بدویِ طالبان، تیره ی غلجایی، بوده و تمام فرماندهان و سربازانش نیز از بین همان جانیان انتخاب گردیدند. قبل از ایشان نیز، دشمنی های پدرش «میرویس» و اعضای قبیله اش نسبت به ایرانیان نَقل تاریخ گردیده و طبیعی است اگر طی ۵۰ سال گذشته مشکلی اساسی توسط نوادگان وی برای ملت و دولت مان ایجاد نشده تنها بخاطر ضعف درونیِ اینان و اقتدار حاکمیت و حکومت نظام ج.ا بوده و شک نکنید در صورت دست یازیدن به

ابزار قدرت، درنگی برای ضربه و تهاجم جدید نخواهند نمود!.

*۹)-* در حال حاضر چندین هزار نفر از اتباع افغانستانی، به دلایل مختلفی، از جمله جنایت های فردی و دستجمعی، سرقت های مسلحانه، قتل، حمل و توزیع مواد مخدر و دیگر تخلفات سازمان یافته در اختیار مراکز امنیتی و قضایی بوده و برای اطلاع از تعدد و‌ تنوع مجرمان و جرم های آنان کافی است به آمار و ارقام موجودِ ماموران و مسئولان، مراجعه نمود!.

*۱۰)-* برقراریِ ارتباطِ بین بخش هایی از اتباعِ ساکن ایران، اکثرا با گرایش های قومی و‌ مذهبیِ طالبان، با داعش خراسان و سایر ارهابیان منطقه و جهان، کاملا مشهود بوده و تحقیقا «تمام» اقدامات تروریستیِ سال های گذشته ی درون جغرافیایِ سرزمینیِ کشورمان، مستقیما و یا بالواسطه با همکاری و همراهی آنان صورت گرفته که در همین راستا کافی است فقط بعنوان نمونه به آخرین اظهارات وزیر محترم اطلاعات در باره ی دستگیری ده ها نفر اعضای داعش در نقاط مختلف و برنامه های آنان برای انفجارات و اقدامات تخریبی توجه شود!.

*۲۰)-* ساکنانِ داخل مرزهای سرزمینیِ همسایه ی شرقی، بویژه اقلیت های مذهبی، زبانی و قومی و در مجموع «غیر منسوبان» به حاکمیت و‌ حکومت «تَک قبیله»ای و دولت برسمیت نشناخته ی سران قندهاری و طالبانی، از مظلوم ترین و در عین حال محروم ترین اقشار و طوایفی هستند که همواره مورد ظلم و ستم نظام بدویِ «قبایلی» و «پشتونی»! قرار داشته و بخش اعظم فراریان و یا پناهندگان به ایران اسلامی و‌ سایر ممالک پیرامونی دقیقا از همین اقشار بوده و هستند. در عین حال اما فراموش هم نکنیم اخیرا اکثریتی، حتی از ویزا گیرندگان و گذرنامه داران، با اهدافی کاملا متضاد با افکار و اندیشه های سایران، وارد مناطق مرزی و عمقی کشورمان شده و با اعمال و افعال خود موجبات ایجاد نگرانی و ناراحتی عام و خاص راجع به مجموع اتباع را فراهم نموده و بدیهی است بایستی پیش از هر گونه تصمیم گیری برای برخورد با بیگانگان، به این «ملزومات» و «مقدمات» توجه کافی مبذول گردد.

*۲۱)-* هر شخص و شخصیتی یا نقطه و مرکزیتی که بنای رو در رویی و یا درگیری بین مهاجران قانونی و حتی غیرمجازان ورودی، با هموطنان ایرانی را داشته باشد و یا نظریه ی تقابل نظامی و امنیتی با حاکمان فعلیِ این همسایه ی همیشه مشکل زای شرقی را ارایه دهد و برای ایجاد کینه و نفرت بین طرفین تلاش نماید، قطعا دشمن دو ملت محسوب و بایستی با دیده ی تردید به نظریات و القائات ایشان نگاه کرد. کما اینکه در نقطه ی مقابل، آنانی که در صدد عادی سازیِ حضور و رسوب اتباع خارجی، مخصوصا ورودیان از طریق باندهای داخلی و قاچاقبران انسانی و بین المللی، برآمده و زمینه ی فکری و رسانه ای برای ادامه ی حضور مُضرّشان در کشور را فراهم کند، قطعا باید مورد رصد ماموران و مسئولان تامینی قرار گرفته و نسبت به عدم نفوذی بودن آنان، اطمینان حاصل کرد!.

*✔️چند یادآوری :*

*الف)-* از همین جا، به مسئولین محترم صدا و سیمای ج.ا و سایر خبرگزاری های منتسب به ارگان ها و نهادهای حاکمیتی و حکومتی، مخصوصا دست اندرکاران برخی شبکه های تلویزیونی! و برنامه های مرتبط با اتباع خارجی و افغانستانی، توصیه می کنیم تا مشکلات ناشی از رسوب و حضور مهاجران غیر قانونی به جاهای باریکتر کشانیده نگردیده، از اطلاع رسانی های یکطرفه و دعوتِ نسنجیده از ناکارشناسان درس نیاموخته در عرصه و میدانِ گذشته تا حال امور مرتبطه با این موضوع پُر چالش، خودداری و با برگزاری میزگردهایی با حضور کارشناسان زبده و خبره، تصمیم گیران و مجریان را به انجام اقدامات عادلانه، عاجلانه و عالمانه مساعدت نمایند.

*ب)-* به افرادی همچون برادر ارجمند جناب آقای سعدالله زارعی، بعنوان تحلیلگر سیاسی و دسترسی پیدا کرده در رسانه های صوتی، تصویری، محفلی و روزنامه ای، توصیه می کنیم در مباحثی که نیازمند اطلاعات دقیق کارشناسی و شناخت همزمان عوامل و مسائل پُشت و رویِ صحنه ای است از «سطحی نگری»، ورود صرفا «هوایی»! و دخالت های نارسا در امور اینگونه ای جدّاً خودداری فرموده و با هدف جلوگیری از ایجاد انحراف در افکار عمومی و خصوصی، ضمن مشورت با خبرگان موضوعی، همچنین خود و قلم مبارک شان را به تحلیلات غیر منطبق با واقع و تصورات خارج از محدوده، نیالایند!؟.

*ج)-* بیاد داشته باشیم عده ای از چرخانندگان اصلیِ حال حاضرِ امور افغانستان در ج.ا.ایران، مخصوصا عمده برنامه ریزان و سیاست گزارانِ «سفارتی»! و اطرافیان نماینده ی ویژه ی ریاست جمهوری، طی سه سال بعد از انتقال برنامه ریزی شده ی قدرت و جابجایی رسمیِ ماموریت از دولت دست نشانده ی اشرف غنی، آنهم با دخالت آشکار و هماهنگی های پنهان اشغالگران غربی و آمریکایی، به سران تربیت یافته فعلی!، بدون توجه به زیان های وارده و تاثیرات حاصله، اقدامات عدیده ای را برای تقویت حاکمیت طالبان، تحویل نمایندگی ها و به رسمیت شناختن ضمنی آنان و.. صورت داده و می دهند و بدیهی است با توجه به پیامدهای داخلی، منطقه ای و بین المللیِ آن، بایستی هر چه زودتر «مجموعه» ای از کاردانان و زُبدگان صحنه و میدان توسط دولتمردان چهاردم تعیین تا نسبت به بازتعریف سیاست های کشورمان پیرامون این موضوعِ پُرچالش و در راستای تامین منافع عالیه هموطنان، همکیشان و همسویانِ دو ملت مسلمان، تصمیم جدی اتخاذ گردیده و سر و سامان جدیدی به اوضاع جاری و تصمیمات «دورهمیِ» این معدود آقایان! و مسئولان داده شود.

برچسب ها :افغانستان ، ایران

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.