آتش بس؛ به نام لبنان به کام رژیم صهیونیستی و آمریکا

به گزارش اطلاع با ما  به نام لبنان به کام رژیم صهیونیستی– خط رسانه ای غربی و عبری در روزهای اخیر به شدت بر روی یک هدف خاص متمرکز شده است و آن تلاش برای حفظ آبروی ارتش رژیم صهیونیستی در شکست در جنوب لبنان است.

این خط خبری در تلاش است به افکار عمومی القا کند، آتش بس احتمالی در مرزهای شمالی و جنوب لبنان، به دلایلی همچون نارضایتی آمریکا در مورد کشتار در لبنان و غزه، کاهش فشار افکار عمومی و بین المللی و یا رسیدن کامل به اهداف در جنوب لبنان است.

واقعیت میدانی جنگ که حتی با وجود سانسور شدید خبری، بعضا از رسانه های عبری هم مخابره می شود این است:

عقب نشینی لشکر های اصلی رژیم صهیونیستی به نام تغییر تاکتیک اما به دلیل کاهش تلفات و حفظ نظامیان موجود

حجم بالای تلفات در خط مقدم که از رفت آمد بالای بالگردهای امدادی و تبدیل پارکینگ های بیمارستان ها به اورژانس ها مشهود است

کمبود شدید نیروی نظامی که به دلیل کشته یا زخمی شدن نظامیان و جایگزین نشدن آنها رخ داده است

اطلاعات جنگی نادرست از ماهیت، ساختار و قدرت حزب الله که این اطلاعات نادرست، باعث خطای راهبردی حمله زمینی به لبنان شد و از این خطای راهبردی هر چه می گذرد عرصه را بر صهیونیست ها در خط مقدم و در عمق سرزمین های اشغالی تنگ تر می کند.

اگر رژیم صهیونیستی توان جنگ با حزب الله را داشت، چرا نتانیاهو از ماه ها قبل در انتظار انتخابات آمریکا و پیروزی ترامپ بود؟

اگر حزب الله به ادعای صهیونیست ها متلاشی شده و ساختار خود را از دست داده است، چرا هدف تعیین شده مبنی بر اشغال چند روزه جنوب لبنان محقق نشده است؟

چرا اکنون تانک های ارتش صهیونیستی در بیروت و ضاحیه دپو نشده اند و در دو سه کیلومتر مرز جعلی خود هدف مردان حزب الله قرار می گیرند؟

چرا هنوز ارتش صهیونیستی نتوانسته حتی یک روستا را که با بمباران آن را ویران کرده است اشغال کند؟ پس صهیونیست ها از کدام هدف محقق شده در لبنان سخن می گویند؟

پالس هایی که از مرکز فرماندهی حزب الله مبنی بر زدن مکان های حساس تر با تلفات بیشتر مخابره می شود و موشک ها و سلاح های جدید تری که روزانه از این جبهه علیه عمق سرزمین های اشغالی استفاده می شود که آخرین آن فاتح 110 بود نشان می دهد روزهای سیاهتر و پر تلفات برای صهیونیست ها و در ادامه برای آمریکایی ها حاضر در منطقه در راه است.

واقعیت این است که حزب الله و محور مقاومت، تازه شروع به جنگی نمایان تر کرده اند و رژیم صهیونیستی از نفس افتاده است. اهداف استراتژیک فرماندهی چند لایه محور مقاومت، از رژیم صهیونیستی نیمه جان گذشته است و به هدف بزرگتر یعنی اخراج آمریکا و همپیمانانش از منطقه فکر و برای آن برنامه ریزی می کند.

اگر پازل های تحولات این روزهای منطقه همچون فعال شدن جبهه سوریه که با تهدیدهای هر روزه بشار اسد از سوی رژیم صهیونیستی همراه شده و تکاپوی دیپلماتیک کشورهای عربی همسو با آمریکا و…. را کنار هم بگذاریم، در میابیم که صرافت آمریکا در آتش بس در لبنان، برای نجات رژیم صهیونیستی و نجات خود و همپیمانانش در منطقه است.

به نفع آمریکا است که به خواست حزب الله هر چه زودتر تن دهد و آتش بس در غزه با رضایت حماس (شرط حزب الله) و سپس لبنان را هر چه زودتر بر قرار کند، در غیر این صورت باید تابوت های زیادی برای نظامیان خود در منطقه اعزام کند.